ریسک و ارتباط آن با بازار های سرمایه
اگر بخواهیم بازارهای مالی را از لحاظ ریسک دسته بندی کنیم باید در نظر بگیریم که به سه دسته بازار پول، بازار سرمایه و بازار تأمین آتیه تقسیم می شوند. در بازار پول، بانک ها شاخصه اصلی هستند و عموماً دارای کمترین ریسک ممکنه و یا بعضا ریسک صفر می باشند. به مقدار سودی که در اثر سرمایه گذاری در این بازارها بدست می آید کمترین ریوارد ،بازای ریسک ثابت، می گویند.
در بخش دیگر بازار تأمین آتیه را داریم که در واقع علت بوجود آمدن آن پوشش ریسک و به صفر رساندن آن می باشد و شاخصه آن انواع بیمه ها می باشد.
آما مهمترین بخش مرتبط با ریسک، بازار سرمایه می باشد. در واقع باید در نظر گرفت که بالاترین ریسک را نسبت به باقی بازارها دارد. یا شاید با اندکی اغماص بتوان گفت که دارای ریسک است و در این صورت است که باقی بازارها را فاقد ریسک بدانیم که اندکی شامل ایراد می باشد. حال به بررسی انواع ریسک در بازار سرمایه می نماییم.
انواع ریسک در بازار سرمایه:
1) ریسک سیستماتیک
2) ریسک غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک یا ریسک اجتناب ناپذیر یا بهتر است بگوییم ریسک سیستمی یا ریسک اقتصاد کلان، در واقع ریسکی است که بر کلیت بازار تحمیل می شود. مسائلی چون روابط خارجی، مسائل منطقه ای، روابط بین الملل، تحریم ها و تصمیمات سیاسی دولت ها، جنگ ها و . . . جزء ریسک های سیستماتیک بوده و هرچه مقدار آنها در کشوری کمتر باشد مسلماً شاخص های رشد یافتگی اقتصادی آن کشور بهتر و بالاتر است. در واقع امنیت اقتصادی سرمایه گذاران خارجی و داخلی با کمتر شدن مقدار این ریسک رابطه مستقیم دارد و سرمایه گذاران ترجیح می دهند که در کشوری و بازاری سرمایه گذاری کنند که کمترین ریسک سیستماتیک را تحمل می کند.
مورد بعدی ریسک غیر سیستماتیک یا ریسک اجتناپ پذیر یا ریسک اقتصاد خرد و یا به عبارتی ریسک دارایی مالی می باشد.
همانطور که از نامش پیدا است این ریسک فقط بر مسائل داخلی یک شرکت یا روابط مربوط به یک ارز دلالت دارد و از این لحاظ که قابل پیشگیری و یا اجتناب است به آن اجتناب پذیر گویند. چرا که با بررسی سهم مورد نظر یا ارز مورد نظر به راحتی می توان از ورود به آن خودداری کرده و نتیجتاً از تحمل ریسک دوری کرد.
در واقع یکی از مهمترین شاخصه های رشد یافتگی و گسترش بازارهای سرمایه
اولاً) تعدد ابزارهای مالی یا عمق داشتن بازار مربوطه
ثانیاً) کم بودن ریسک های وارد شده به بازار
می باشد.
گاهاً برخی از این ابزراهای مالی مانند اختیارات معامله و یا برخی ابزارها در بازار آتی جهت پوشش ریسک و یا به عبارت صحیح تر کاهش ریسک در بازار سرمایه بوجود آمده اند. البته از هدف تا رسیدن به هدف فرسنگ ها فاصله است و می بینیم که ابزارهای مالی ای چون آپشن در بازاری مانند فارکس و یا ارزهای دیجیتال فقط و فقط یک نوع ابزار معاملاتی هستند که بیشتر جنبه شرط بندی داشته و هیچ ارتباطی به پوشش ریسک که هدف بوجود آمدن این بازار است ندارند و یا هیچ ارتباط مالی ای و معنی داری بین بازار فیوچرز در ارزهای دیجیتال و پوشش ریسک وجود ندارد بلکه گاهاً موجب و ایجاد کننده و افزایش دهنده مقدار ریسک می باشند.
در صورتیکه در بازارهایی مانند نفت و سهام این موضوع برقرار نیست و در این بازارها بیشتر همان هدف نهایی که کاهش و یا پوشش ریسک می باشد مورد نظر است و تقریباً به آن دسترسی می توان یافت. با نیم نگاهی به مبحث تکنیکال نیز می توان به اهمیت مبحث ریسک و ایجاد اشکال مختلف در نمودارها با توجه به ریسک پی برد.
در واقع در بیانی دیگر باید دانست که ریسک و سرمایه دو مبحث جدا ناپذیر بوده و فعالیت در بازارهای سرمایه شامل ریسک می باشد و به عبارت ساده تر هرچه ریسک بیشتر سود و زیان بیشتر و هرچه ریسک کمتر، سود و زیان کمتر.