الگوهای هارمونیک به زبان ساده و کامل
الگوهای هارمونیک (الگوهای فیبوناچی) الگوهایی هستند که با اشکال خاص و در نسبتهای معینی از درصدهای فیبوناچی ایجاد میشوند. شناسایی این الگوها برخلاف الگوهای کلاسیک به تجربه و تمرین بیشتری احتیاج دارد، اما به مرور زمان، شخص میتواند حتی با چشم نیز این الگوها را تشخیص دهد. اساس الگوهای تکرارشونده یا هارمونیک بر مبنای نظریهی لئوناردو فیبوناچی دانشمند و محقق سرشناس ایتالیایی و کاشف نظریهی اعداد طلایی استوار است. علاوه بر این، الگوهای هارمونیک بر مبنای تحلیل تکنیکال بررسی روند معنادار موجهای قیمتی و شناسایی روابط کمّی، ریاضی و هندسی بین آنها قرار دارند. با گذشت زمان و حصول سابقهی تاریخی روندهای قیمتی و تحلیل و بررسی روابط مکرر آنها، قواعدی به دست آمدند که الگوهای هارمونیک از جمله مصادیق شاخص آن قواعد هستند. تلفیق این الگوها با روندهای قیمتی، فیبوناچی تریدینگ را پایهگذاری کرد که پیشبینی نقاط بازگشتی نمودارهای قیمتی (PRZ) را آسان میکرد.
اعداد فیبوناجی
اصل و مبنای الگوهای هارمونیک دنباله اعداد فیبوناچی است که قاعده کلی آن برابری هر عدد با جمع جبری دو عدد قبل از خود است. برای مثال: ۰.۱، ۲.۳، ۵.۸، ۱۳.۲۱، ۳۴، … با بررسی روند این دنباله، نسبتهایی بدست میآیند که همان نسبتهای اعداد طلایی یا فیبوناچی نامیده میشوند. به عنوان مثال در این دنباله، حاصل تقسیم هر عدد بر عدد ماقبل از خود به سمت عدد ۱.۶۱۸ میل میکند که در واقع هر عدد نسبت به عدد ماقبل خود ۰.۶۱۸ افزایش یافته است. از تقسیم هر عدد به دومین عدد قبل از خود نیز نسبت دیگری بهدست میآید. مهمترین نسبتهای بهدست آمده عبارتند از: ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و ۰.۶۱۸ که نسبت ۰.۶۱۸ به عنوان نسبت طلایی فیبوناچی شناخته میشود. البته عدد ۰.۵ را میتوان حاصل تئوری معروف «داو» دانست که در این الگو نیز وارد شده است. نسبتهایی که دربارهاشان سخن گفتیم، به مبنایی ریاضی و کاربردی در عرصههای گوناگون مبدل شدهاند که یکی از کاربردهای رایج آنها، استفاده از این نسبتها جهت اعتبار بخشیدن به خطوط حمایتی و مقاومتی در نمودار روند قیمتی است. این اعتبارسنجی به گونهای است که در یک روند نزولی خطوط حمایتی منطبق با نسبتهای ۰.۲۳۶، ۰.۳۸۲، ۰.۵ و خصوصاً ۰.۶۱۸ به عنوان خطوط حمایتی محتملتر بوده و در روندهای صعودی سطوح مقاومتی منطبق با نسبتهای مذکور در قالب خطوط مقاومتی معتبرتر محسوب میشوند. بنابراین با تعیین خط روندهای فرضی که نسبتهای فیبوناچی در آنها صادق باشد، میتوان نسبت به پیشبینی نقاط پیوت ماژور و پیوت مینور (نقاط شکست و اصلاح روند) و همچنین سایر تحلیلهای درخور اقدام، سطوح حمایتی و مقاومتی را برای روندهای آتی پیشبینی کرده و یا اعتبار تحلیل و پیشبینیهای دیگر را مورد ارزیابی قرار داد. الگوهای هارمونیک، الگوهایی تکراری و از جمله مباحث تکنیکال هستند که در نمودارهای قیمت پدیدار میشوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها میتوانیم آیندهی قیمت سهام را پیشبینی کنیم و سودها سرشاری به دست آوریم. در تحلیل تکنیکال رفتار گذشته نمودار سهام اهمیت بسیاری دارد. رفتار نمودار نیز حاصل معاملات و رفتار تک تک افراد فعال در بازار است. در نتیجه هر روند و تغییری و هر نوع رفتار در نمودار قیمت، از رفتار معاملهگران نشأت گرفته است.
آشنایی با انواع الگوهای هارمونیک
الگوهایی هارمونیک انواع مختلفی دارند. این الگوها معمولاً پس از یک افزایش یا کاهش بزرگ به تصویر کشیده میشوند. ما در ادامه به برخی گونههای مشهور آنها اشاره میکنیم:
الگوی هارمونیک AB=CD
الگوی AB=CD یکی از متداولترین و سادهترین الگوهای هارمونیک است و معمولاً تشخیص آن نیز سادهتر بوده و بیشتر در بازار تکرار میشود. در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت صعودی یا نزولی انجام میگیرد و سپس از نقطهی B اصلاحی به اندازهی تراز ۳۸/۲ تا ۸۸/۶ فیبوناجی AB انجام میشود که خط BC نام میگیرد. سپس خطی از نقطهی C همجهت با AB و به اندازهی AB تشکیل میشود که آن را خط CD میگویند. خط CD همچنین در تراز ۱۲۷/۲ تا ۲۶۱/۸ خط BC قرار میگیرد. الگوی AB=CD بهصورت صعودی و نزولی وجود دارد. همانطور که اندازهی دو خط AB و CD برابر است، بهتر است که میزان زمان تشکیل این دو نیز با هم برابر باشد.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی یک الگوی چند بُعدی در الگوهای هارمونیک است که از بسط و توسعهی ترازهای فیبوناجی به دست آمده است. این الگو بسیار قدرتمند است و شناخت آن، میتواند باعث انجام معاملات سودآور شود. الگوی گارتلی از پنج نقطهی X، A، B، C، D تشکیل شده است که تشخیص جایگاه هریک از این نقاط بسیار مهم است. در این الگو خط XA اولین خطی است که تشکیل میشود و از بقیه بزرگتر و طولانیتر است. بعد از XA، خط AB که در جهت معکوس است شکل میگیرد. در این حالت الگو پتانسیل الگوی AB=CD را دارد. خط BC نیز در جهت (صعودی یا نزولی) XA شکل میگیرد. خط نهایی نیز CD است، زیرا نقطهی D نقطهی بازگشت الگو است.
الگوی خفاش
این الگو از نظر ساختاری مشابه الگوی گارتلی است. این الگو نیز از پنج نقطهی X، A، B، C، D و خط XA نیز از همه بزرگتر است. خط AB نیز اصلاح XA است که ۰/۳۸ تا ۰/۵۰ تراز فیبوناجی است. نقطهی بازگشت، یعنی D نیز در تراز دقیق ۰/۸۸۶ فیبوناجی است. تفاوت این الگو با الگوی گارتلی نیز در این است که تراز نقطهی B باید کمتر از ۰/۶۱۸ باشد. الگوی خفاش نیز بهصورت صعودی و نزولی وجود دارد.
الگوی پروانه
الگوی پروانه نیز از الگوهای هارمونیک بسیار قدرتمند است. این الگو هم چند بُعدی است و از پنج نقطهی اصلی X، A، B، C، D تشکیل شده است. یکی از مهمترین شرایط اعتبار الگوی پروانه تشکیل الگوی AB=CD است. در این الگو نیز XA ابتدا تشکیل میشود و سپس در اصلاح آن خط AB که نقش مهمی در تشکیل الگوی AB=CD و نقطهی بازگشت، یعنی D دارد. تفاوت الگوی پروانه با الگوی گارتلی این است که نقطهی D از خط XA عبور میکند. الگوی پروانه نیز صعودی و نزولی است.
برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید پست "معامله سهام در بورس بر اساس الگوی هارمونیک پروانه" را مطالعه کنید.
الگوی خرچنگ
این الگو از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه است و از پنج نقطهی X، A، B، C، D تشکیل شده است. در این الگو نیز ابتدا خط XA شکل میگیرد و در اصلاح آن خط AB تشکیل میگیرد. تفاوت الگوی خرچنگ با الگوی پروانه در تراز نقطهی B است که در تراز ۰/۶۱۸ خط XA قرار دارد. نقطهی D در تراز ۱/۶۱۸ XA قرار دارد.
سخن آخر
در معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک از مجموعهی متنوعی از نسبتهای فیبوناچی برای تعریف الگوها استفاده میشود. با این حال، معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک فقط به تعریف و تشخیص الگوهای قیمتی ختم نمیشود؛ هرچند که در قدم اول بایستی فرصتهای محتمل معاملاتی و قواعد خاص را تشخیص داد تا بتوان مدیریت موقعیت معاملاتی را بهتر تنظیم کرد. برای بالا بردن شانس موفقیت معامله و کاهش ریسک باید به این موارد توجه کنیم:
تشخیص معامله
صرفنظر از اینکه از چه نوع سیستم معاملاتی استفاده میکنید، قدم اول یافتن فرصتهای معاملاتی محتمل است. تکنیکهای معاملاتی هارمونیک از الگوهای قیمتی تکراری که در گذشته اثبات شدهاند و نشانگر محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش هستند، استفاده میکنند. درک تفاوت میان الگوهای مختلف هارمونیک برای بهینه کردن فرصتهای معاملاتی خاص بسیار ضروری است.
اجرای معامله
پس از تعیین محتملترین فرصت معاملاتی، معاملهی اصلی باید تعیین شود. موارد زیادی باید در دورهی مشخصی مورد ارزیابی قرار گیرند. باید درستی الگو تعیین شود و تصمیم نهایی در اجرای معامله هم در نظر گرفته شود.
مدیریت معامله
پس از تصمیم به اجرای معامله، موارد کلی دیگری هم هستند که باید در طول فرآیند معامله بررسی شوند. اگر معامله اجرا شده، باید موقعیت معاملاتی طبق قواعد بهخصوصی جهت بهتر ساختن سود و ریسک معامله مدیریت شود. این سه مرحله بسیار مهم هستند. فرآیند کلی معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک به همین سه مرحله وابسته است. در هر سیستم معاملاتی همیشه باید فرصتهای محتمل معاملاتی، اجرای معامله و مدیریت معامله تا زمان بسته شدن، زیرنظر مستقیم معاملهگر باشند. توصیه ما به شما این است که حتماً قبل از ورود به معامله، الگوهای هارمونیک را کاملاً مطالعه و درک کنید. مهمترین عامل در معاملهگری به سبک الگوهای هارمونیک، توانایی تشخیص ساختارهای قیمتی بر اساس نسبتهای فیبوناچی است. این تکنیکها بسیار دقیق هستند و سیستم معاملاتی را ایجاد میکنند که نیازمند شرایط خاص برای اجرای هر دستور معاملاتی است. تقریباً میتوان گفت که تعیین محدودههای بازگشتی توسط الگوهای هارمونیک بسیار منحصربهفرد است. محاسبات خاص باعث شگفتی شما از میزان دقت الگوها خواهد شد.